آیا تا به حال تجربه کردهای درست در لحظهای که به هیچ چیز خاصی فکر نمیکنی مثلاً هنگام دوش گرفتن، رانندگی یا قدم زدن ناگهان ایدهای ناب یا راهحلی برای مشکلی قدیمی در ذهنت جرقه میزند؟ بسیاری از نویسندگان، هنرمندان و دانشمندان همین تجربه را داشتهاند. حتی آرشمیدس، دانشمند یونانی، در حمام به کشف قانون معروف شناوری رسید. این اتفاق تصادفی نیست؛ ذهن ما در چنین لحظاتی در حالت خاصی از فعالیت قرار میگیرد که برای خلاقیت ایدهآل است.
نویسندهی این مقاله از تجربهای شخصی میگوید: روزی در حال تلاش برای نوشتن مقالهای دربارهی خلاقیت بود، اما هرچه تلاش میکرد، ایدهها به هم نمیچسبیدند. تصمیم گرفت کمی استراحت کند و دوش بگیرد و همانجا، میان بخار و صدای آب، همهچیز ناگهان معنا پیدا کرد. جملهها و ایدهها پشتسرهم به ذهنش هجوم آوردند. اما چرا؟ چه چیزی در حمام باعث میشود ذهن ما ناگهان بیدار شود؟
دکتر «جان کونیو» (John Kounios)، استاد روانشناسی دانشگاه درکسل و نویسندهی کتاب عامل یورکا: لحظههای آها و مغز خلاق، میگوید مغز ما برای حل مسئله دو مسیر دارد:
در مسیر تحلیلی، مغز مثل یک مهندس دقیق عمل میکند، دادهها را میسنجد و ترکیب میکند. اما در مسیر بینشی، ذهن مثل یک هنرمند است که در سکوت، ترکیبهای جدیدی میآفریند. نتیجهی این فرایند ناگهانی به نظر میرسد، اما در واقع، زیرِ سطحِ آگاهی ما، مغز مدتهاست در حال پردازش و ارتباط دادن ایدههاست.
پژوهشها با استفاده از اسکنهای مغزی نشان دادهاند که هنگام لحظهی بینش، فعالیتی شدید در بخش لوب گیجگاهی راست مغز اتفاق میافتد — بخشی که ایدهها، استعارهها و احساسات را به هم وصل میکند. اما نکتهی جالبتر، پدیدهای است که دانشمندان آن را «پلک مغزی» (Brain Blink) مینامند. درست پیش از لحظهی «آها»، مغز برای چند ثانیه دچار موجی از امواج آلفا میشود که باعث کاهش فعالیت در ناحیهی بینایی میگردد. به زبان ساده، مغز برای یافتن پاسخ، دنیای بیرون را خاموش میکند و به درون خود مینگرد درست مثل وقتی که ناخودآگاه چشمهایت را میبندی تا بهتر فکر کنی.
در مقابل، وقتی سعی میکنیم با تمرکز زیاد و فکر منطقی راهحلی پیدا کنیم، بخش پیشپیشانی مغز فعالتر است، جایی که برای تحلیل و کنترل طراحی شده. اما این بخش وقتی بیشفعال شود، خلاقیت را خفه میکند. کونیو توضیح میدهد که برای خلاق شدن، باید ذهن را از این حالت تحلیلی بیرون آورد و وارد وضعیتی از رهایی ذهنی کرد جایی میان هوشیاری و رویاپردازی.
فعالیتهای تکراری و آرام مثل قدم زدن، دویدن یا دوش گرفتن باعث آزاد شدن اندورفینها میشوند — همان هورمونهای شادی که استرس را کاهش میدهند و ذهن را بازتر میکنند. وقتی در حالت آرام و خوشاحوالی هستی، مغز آمادهتر است تا ایدههایی را که قبلاً نادیده میگرفت، بررسی کند. در مقابل، اضطراب ذهن را تنگ و محدود میکند، مثل نوری که فقط روی یک نقطه میتابد.
کونیو میگوید: «وقتی حالتان خوب است، جرأت میکنید ایدههایی را که شاید در حالت اضطراب غیرمنطقی به نظر برسند، امتحان کنید. ذهن در حالت باز و آرام، دست از قضاوت برمیدارد و شروع به بازی با ایدهها میکند.»
بخش جالب دیگر داستان این است که حتی وقتی ظاهراً کاری انجام نمیدهیم، مغز در پشتصحنه مشغول است. وقتی از کار سخت فاصله میگیریم، شبکهای به نام Default Mode Network یا «شبکهی حالت پیشفرض» در مغز فعال میشود — همان بخشی که در رویاپردازی، مرور خاطرات و تخیل نقش دارد. در این حالت، مغز شروع میکند به پیوند دادن اطلاعات پراکنده. درست همانجاست که جرقههای خلاقیت زده میشوند.
حمام در واقع یکی از کاملترین محیطها برای فعالسازی این حالت ذهنی است:
نتیجه؟ نوعی خلوت ذهنی که در آن، مغز به خود اجازه میدهد آزادانه ایدهها را از اعماق ناخودآگاه بیرون بکشد. در این سکوت گرم، افکار شناور میشوند و ناگهان یکی از آنها شکل میگیرد: ایدهای روشن، تازه، و درست.
لازم نیست همیشه زیر دوش باشی تا ذهنات روشن شود. هر موقعیتی که در آن احساس آرامش، تنهایی مثبت و قطع ارتباط موقت با دنیای بیرون را تجربه کنی، میتواند «حمام ذهنی» باشد:
مهم این است که اجازه دهی ذهن از حالت «انجام دادن» به حالت «بودن» تغییر کند. درست در همین نقطه است که ایدهها میآیند.
خلاقیت چیزی نیست که به زور از ذهن بیرون بیاید؛ باید اجازه دهی خودش ظاهر شود. اگر روزی در مسیر کار یا زیر دوش ایدهای ناگهانی به ذهنت رسید، به آن احترام بگذار. شاید همین لحظه ساده، نقطه آغاز تغییری بزرگ باشد.
ذهنآگاهی یعنی حضور کامل در لحظه، حتی وقتی در حال شستن موهایت هستی. اجازه بده سکوت، بخار و آب، تو را به دنیای درون ببرند. ایدهها همیشه آنجا منتظرند، فقط باید آرام شوی تا صدایشان را بشنوی.
پس برای تمرینهای ذهنآگاهی و خلاقیت روزانه اپلیکیشن من خوب من را دانلود کن.
دیدگاهها