گاهی در زندگی کاری، انگار داریم برخلاف جریان آب شنا میکنیم. هرچه بیشتر تلاش میکنیم، بیشتر احساس میکنیم از پا افتادهایم. این حالت ممکن است ناشی از فرسودگی شغلی باشد؛ پدیدهای که به تدریج وارد زندگیمان میشود و اگر به آن توجه نکنیم، میتواند انگیزه، کارایی، و حتی سالمت روانمان را به خطر بیندازد.
خبر خوب این است: با چند قدم ساده، میتوان دوباره جان گرفت و مسیر کاری را با انرژی و امید تازه ادامه داد.
توضیح علمی
فرسودگی شغلی (Burnout)شامل سه مؤلفهی اصلی است:
۱. خستگی هیجانی: احساس خالی شدن و نداشتن انرژی.
۲. کاهش احساس اثربخشی: حس اینکه تلاشها بینتیجهاند یا دیگر مفید نیستیم.
۳. فاصلهگیری عاطفی: نوعی سردی یا بیتفاوتی نسبت به کار یا اطرافیان.
۷ راهکار کاربردی برای بازیابی انرژی بعد از فرسودگی
۱. از بدن خودت شروع کن : بدن، پایهی تعادل روان است، به او گوش بده:
• خواب کافی داشته باش (واقعی، نه به خواب رفتن وسط دیدن فیلم و سریال).
• غذایت را با حضور ذهن بخور، نه خوردن سریع و بدون توجه.
• پیادهروی، یوگا یا حرکات کششی ساده را وارد برنامهی روزانه کن.
تمرین پیشنهادی:
یک وعده غذایی را بدون موبایل یا صفحه نمایش بخور. فقط با خودت و غذات حاضر باش.
۲. منشأ اصلی فرسودگی را بشناس، فرسودگی یک علت ندارد. از خودت بپرس:
• آیا کارهایم زیاد است؟
• اختیاری در تصمیم گیری ندارم؟
• حس بیعدالتی می کنم؟
• محیط کارم سرد یا ناسالم است؟
• شغلم با ارزشهایم تضاد دارد؟
تمرین پیشنهادی:
فهرستی از ۳ موردی که بیشترین انرژی را از تو میگیرند تهیه کن و برای هر مورد یک راهکار بنویس، حتی اگر آن راهکار فقط این باشد که در مورد آن مورد صحبت کنی.
۳. آیندهی مطلوبت را تصور کن،اگر از کارت زده شدهای، چه چیزی میتواند تو را دوباره مشتاق کند؟
محیطی با آزادی بیشتر؟ همکاری با افرادی الهامبخش؟ یا نقشی که با ارزشهایت هماهنگتر است؟
تصویرسازی از شغل و سبک زندگی دلخواه، انگیزهای قوی برای تغییر ایجاد میکند.
۴. تغییرهای کوچک اما مؤثر ایجاد کن، لازم نیست همیشه استعفا بدهی، گاهی:
• انتقال به تیم یا موقعیت دیگر
• گرفتن یک روز دورکاری در هفته
• تعریف نقش جدید یا واگذاری بخشی از کارها، میتوانند تغییر بزرگی در حس رضایتت ایجاد کنند.
اگر مشکل فرهنگ سازمانی است، پیشنهاد اصلاحاتی برای کل تیم بده؛ با زبان همدلی و نه شکایت.
۵. اگر بهبودی ممکن نیست، تصمیم بزرگ بگیر
گاهی همهی تلاشها برای بهبود کافی نیست. اگر محیط کارت در تضاد با ارزشهای بنیادین توست یا فرهنگ ناسالمی دارد، شاید وقتش رسیده مسیر جدیدی را شروع کنی؛ چه با تغییر شغل، چه بازگشت به تحصیل یا حتی وقفهای کوتاه برای بازنگری.
۶. مسئولیتها را واگذار کن
تو قرار نیست همیشه همه چیز را خودت انجام دهی. افرادی که احساس ( باید خودم همه را مدیریت کنم) دارند، بیشتر در معرض فرسودگیاند. گاهی فقط آزمایش واگذاری یک کار ساده به دیگران میتواند باری از ذهنت بردارد.
تمرین پیشنهادی :
این هفته، یک وظیفه را که همیشه خودت انجام میدادی به یک همکار یا دوست بسپار و نتیجه اش را با ذهن باز ببین.
۷. زندگیات را چندبُعدی کن
در زمان فرسودگی، زندگی به دو بخش محدود میشود: کار و کار.
حتی تفریحاتمان هم شبیه (وظیفه) میشوند. اما بازیابی انرژی یعنی بازگشت به لذتهای واقعی: بازی با فرزند، آشپزی با دل و جان، طبیعتگردی، یا مطالعه کتابی که برای دل خودت میخوانی. تعطیلاتت را جدی بگیر؛ حتی اگر فقط یک روز ساده در خانه با یک فنجان چای باشد.
جمعبندی
فرسودگی شغلی پایان راه نیست. یک نشانه است؛ برای توقف، تأمل، و بازسازی.با همین چند اقدام ساده، می توانی دوباره به خودت، انگیزهات و کیفیت زندگی سابقت برگردی.
تو ارزشش را داری. فقط کافیست همین امروز یک قدم برداری.
دیدگاهها